چرا گاهی احساس میکنیم که طرف مقابل نمیفهمد ما چه میخواهیم؟
احساس میکنید دارید به زبان دیگری صحبت میکنید؟ انگار هر چه میگویید به دیوار میخورد و طرف مقابل هیچ درکی از منظور شما ندارد؟ این تجربه ناخوشایند، متاسفانه برای همه ما پیش آمده است. اما چرا این اتفاق میافتد؟
در این پست، به 19 دلیل احتمالی این سوءتفاهمات میپردازیم:
- 1. تفاوت در پیشفرضها: هر کدام از ما بر اساس تجربیات و باورهای خود، دنیا را تفسیر میکنیم. ممکن است پیشفرضهایی داشته باشیم که طرف مقابل از آنها بیاطلاع باشد.
- 2. عدم شفافیت در بیان: گاهی اوقات فکر میکنیم منظورمان کاملا واضح است، در حالی که در واقعیت ابهاماتی در کلاممان وجود دارد.
- 3. بهرهگیری از اصطلاحات تخصصی یا زبان بدن نامناسب: ممکن است ناخودآگاه از اصطلاحاتی استفاده کنیم که طرف مقابل با آنها آشنا نیست، یا زبان بدنمان پیامی متناقض منتقل کند.
- 4. گوش ندادن فعال: طرف مقابل واقعاً به حرفهای شما گوش نمیدهد و فقط منتظر نوبت خود برای صحبت کردن است.
- 5. وجود پیشداوری: فرد مقابل بر اساس تجربههای قبلی یا اطلاعات نادرست، پیشداوریهایی در مورد شما یا موضوع مورد بحث دارد.
- 6. تفاوت در ارزشها و اولویتها: آنچه برای شما مهم است، ممکن است برای طرف مقابل اهمیتی نداشته باشد.
- 7. موانع زبانی یا فرهنگی: در صورت وجود تفاوتهای زبانی یا فرهنگی، سوءتفاهم اجتنابناپذیر است.
- 8. خستگی یا استرس: اگر یکی از طرفین خسته یا تحت فشار روانی باشد، تمرکز و درک مطلب کاهش مییابد.
- 9. مسائل حلنشده قبلی: ممکن است مشکلات و اختلافات قبلی، بر نحوه تعامل فعلی شما تاثیر بگذارند.
- 10. سبکهای ارتباطی متفاوت: افراد مختلف، سبکهای ارتباطی متفاوتی دارند. برخی مستقیم و رک هستند، در حالی که برخی دیگر غیرمستقیم و محتاط عمل میکنند.
- 11. تفاوت در هوش هیجانی: هوش هیجانی پایین، باعث میشود فرد نتواند احساسات و نیازهای خود و دیگران را به درستی تشخیص دهد.
- 12. سوءتعبیر زبان بدن: حرکات، حالات چهره و تُن صدا میتوانند به اشتباه تعبیر شوند.
- 13. تمرکز بر روی دفاع: وقتی فرد احساس میکند مورد حمله قرار گرفته است، به جای گوش دادن به صحبتهای شما، فقط به دفاع از خود فکر میکند.
- 14. انتظارات غیرواقعبینانه: ممکن است از طرف مقابل انتظار داشته باشید که ذهن شما را بخواند و بدون هیچ توضیحی، خواستههایتان را برآورده کند.
- 15. عدم همدلی: ناتوانی در درک و همدردی با احساسات و دیدگاههای طرف مقابل.

چرا گاهی احساس میکنیم طرف مقابل نمیفهمد ما چه میخواهیم؟
1. عدم شفافیت در بیان خواسته
اغلب اوقات، مشکل از نحوه بیان ماست. اگر خواسته خود را به طور واضح و مشخص بیان نکنیم، طرف مقابل نمیتواند منظور ما را درک کند.
به جای اینکه بگوییم “یه کاری بکن”، دقیقاً بگوییم “لطفاً این گزارش را تا فردا صبح آماده کن”.
بهرهگیری از کلمات مبهم و کلی، احتمال سوء تفاهم را افزایش میدهد.
به طور واضح توضیح دهید چه چیزی می خواهید، چرا می خواهید و چه زمانی می خواهید.
از مثالهای عینی برای توضیح منظور خود استفاده کنید.
به زبان ساده و قابل فهم صحبت کنید.
2. انتظارات ناگفته
گاهی اوقات، انتظار داریم طرف مقابل، بدون اینکه چیزی بگوییم، نیازهای ما را حدس بزند. این یک انتظار غیر منطقی است.
هیچ کس نمیتواند ذهن شما را بخواند. اگر چیزی میخواهید، باید آن را بیان کنید.
فکر نکنید که “اگر دوستم داشت، خودش باید میفهمید”.
انتظارات ناگفته، بذر نارضایتی و سوءتفاهم را میکارند.
به جای انتظار، خواسته خود را با آرامش و احترام مطرح کنید.
به طرف مقابل فرصت دهید تا به خواسته شما پاسخ دهد.
3. عدم توجه به زبان بدن
پیام فقط از طریق کلمات منتقل نمیشود. زبان بدن، لحن صدا و حالت چهره هم نقش مهمی در انتقال پیام دارند.
ممکن است با کلمات بگویید “خوبم”، اما زبان بدنتان چیز دیگری را نشان دهد.
به زبان بدن خود و طرف مقابل توجه کنید.
اگر احساس میکنید طرف مقابل ناراحت است، مستقیماً از او بپرسید.
از ارتباط چشمی مناسب برای نشان دادن توجه و علاقه خود استفاده کنید.
مراقب لحن صدای خود باشید. لحن تند و عصبی، سوء تفاهم ایجاد میکند.
4. تفاوت در سبکهای ارتباطی
هر فردی سبک ارتباطی منحصر به فرد خود را دارد. برخی افراد مستقیم و صریح هستند، در حالی که برخی دیگر غیرمستقیم و محتاطتر صحبت میکنند.
اگر سبک ارتباطی شما با طرف مقابل متفاوت باشد، ممکن است دچار سوء تفاهم شوید.
تلاش کنید سبک ارتباطی طرف مقابل را بشناسید و خودتان را با آن تطبیق دهید.
اگر طرف مقابل مستقیم صحبت میکند، ناراحت نشوید. او فقط میخواهد منظورش را واضح بیان کند.
اگر طرف مقابل غیرمستقیم صحبت میکند، سعی کنید بین خطوط را بخوانید و منظور او را درک کنید.
در مورد سبک ارتباطی خود با طرف مقابل صحبت کنید و از او بخواهید نظرش را بگوید.
5. پیشفرضها و قضاوتهای قبلی
گاهی اوقات، بر اساس تجربههای قبلی یا اطلاعاتی که از دیگران شنیدهایم، درباره طرف مقابل پیشفرضهایی داریم. این پیشفرضها میتوانند باعث شوند که حرفهای او را درست متوجه نشویم.
سعی کنید با ذهن باز به صحبتهای طرف مقابل گوش دهید و از قضاوت کردن زودهنگام خودداری کنید.
به خودتان یادآوری کنید که هر فردی منحصر به فرد است و نمیتوان او را با تجربههای قبلی خود مقایسه کرد.
اگر درباره طرف مقابل اطلاعات کمی دارید، از او سوال بپرسید تا او را بهتر بشناسید.
به شایعات و حرفهای دیگران درباره طرف مقابل توجه نکنید.
فرصت دهید تا طرف مقابل خودش را به شما معرفی کند.
6. گوش ندادن فعال
گوش دادن فقط شنیدن کلمات نیست. گوش دادن فعال، یعنی تمرکز کردن بر روی صحبتهای طرف مقابل، درک کردن احساسات او و پاسخ دادن به او به گونهای که بداند شنیده شده است.
اگر به صحبتهای طرف مقابل توجه نکنید، نمیتوانید بفهمید که او چه میخواهد.
هنگام گوش دادن، ارتباط چشمی برقرار کنید، سرتان را تکان دهید و از کلمات تاییدی مانند “بله”، “درسته” و “متوجه شدم” استفاده کنید.
از قطع کردن صحبتهای طرف مقابل خودداری کنید.
به احساسات او توجه کنید و با او همدلی کنید.
7. ترس از بیان خواسته
گاهی اوقات، به دلیل ترس از طرد شدن، قضاوت شدن یا ناراحت کردن دیگران، از بیان خواستههای خود خودداری میکنیم.
این ترس میتواند باعث شود که به جای اینکه خواسته خود را مستقیماً بیان کنیم، به صورت غیرمستقیم و سربسته صحبت کنیم.
به خودتان یادآوری کنید که حق دارید خواستههای خود را بیان کنید.
اگر ترس از بیان خواسته دارید، سعی کنید با یک دوست یا مشاور صحبت کنید.
از بیان خواستههای کوچک شروع کنید تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.
بدانید که شما لایق برآورده شدن خواسته هایتان هستید.
8. مسائل حل نشده قبلی
اگر در گذشته با طرف مقابل مسائل حل نشدهای داشته باشید، این مسائل میتوانند بر روی ارتباطات فعلی شما تاثیر بگذارند.
ممکن است به دلیل خاطرات تلخ گذشته، به صحبتهای طرف مقابل با سوءظن گوش دهید یا برداشتهای اشتباهی داشته باشید.
سعی کنید مسائل حل نشده گذشته را با طرف مقابل مطرح کنید و به دنبال راه حلی برای آنها باشید.
اگر نمیتوانید به تنهایی این مسائل را حل کنید، از یک مشاور کمک بگیرید.
به طرف مقابل فرصت دهید تا خود را نشان دهد و اشتباهات گذشته اش را جبران کند.
بر روی زمان حال تمرکز کنید و از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری کنید.
9. استرس و خستگی
وقتی استرس داریم یا خسته هستیم، تمرکز کردن بر روی صحبتهای دیگران و درک کردن منظور آنها دشوارتر میشود.
در این شرایط، ممکن است به اشتباه برداشتهای اشتباهی از حرفهای طرف مقابل داشته باشیم.
سعی کنید در زمانهایی که آرام و ریلکس هستید، با دیگران صحبت کنید.
اگر احساس میکنید استرس دارید، قبل از صحبت کردن با دیگران، کمی استراحت کنید یا مدیتیشن کنید.
به خودتان یادآوری کنید که استرس و خستگی میتوانند بر روی ارتباطات شما تاثیر منفی بگذارند.
از انجام چند کار همزمان خودداری کنید و تمام تمرکز خود را بر روی صحبتهای طرف مقابل بگذارید.
مراقب سلامت جسمی و روحی خود باشید تا بتوانید ارتباطات بهتری داشته باشید.
10. تفاوتهای فرهنگی
در فرهنگهای مختلف، هنجارها و انتظارات متفاوتی در مورد نحوه ارتباط برقرار کردن وجود دارد. اگر با فردی از فرهنگ دیگری صحبت میکنید، ممکن است به دلیل تفاوتهای فرهنگی، دچار سوء تفاهم شوید.
سعی کنید درباره فرهنگ طرف مقابل تحقیق کنید و با هنجارها و انتظارات آنها آشنا شوید.
به تفاوتهای فرهنگی احترام بگذارید و از قضاوت کردن خودداری کنید.
اگر مطمئن نیستید که چگونه باید با طرف مقابل صحبت کنید، از او سوال بپرسید.
با ذهنی باز و کنجکاو به فرهنگهای دیگر نگاه کنید.
از سفر کردن و تعامل با افراد مختلف از فرهنگهای مختلف لذت ببرید.
11. سوء تفاهم زبانی
گاهی اوقات، سوء تفاهمها به دلیل تفاوت در معانی کلمات یا بهرهگیری از اصطلاحات و ضربالمثلهایی که طرف مقابل با آنها آشنا نیست، ایجاد میشوند.
اگر فکر میکنید طرف مقابل منظور شما را درست متوجه نشده است، از او بخواهید که توضیح دهد چه چیزی را نفهمیده است.
از بهرهگیری از اصطلاحات و ضربالمثلهایی که ممکن است برای طرف مقابل ناآشنا باشد، خودداری کنید.
به زبان ساده و قابل فهم صحبت کنید.
در صورت نیاز، از یک فرهنگ لغت یا مترجم کمک بگیرید.
12. عدم همدلی
همدلی، توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است. اگر نتوانید خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و احساسات او را درک کنید، نمیتوانید بفهمید که او چه میخواهد.
سعی کنید با طرف مقابل همدلی کنید و از دیدگاه او به مسائل نگاه کنید.
به احساسات او توجه کنید و به او نشان دهید که درک میکنید چه احساسی دارد.
سوال بپرسید تا بتوانید احساسات او را بهتر درک کنید.
سعی کنید در موقعیتهای مختلف، احساسات افراد مختلف را تصور کنید.
با همدلی کردن، میتوانید روابط قویتر و صمیمانهتری با دیگران داشته باشید.
13. عدم اعتماد
اگر به طرف مقابل اعتماد نداشته باشید، ممکن است به صحبتهای او با سوءظن گوش دهید و برداشتهای اشتباهی داشته باشید.
اعتماد، پایه و اساس هر رابطهای است. اگر به طرف مقابل اعتماد ندارید، سعی کنید دلایل عدم اعتماد خود را شناسایی کنید و برای حل آنها تلاش کنید.
اگر نمیتوانید به طرف مقابل اعتماد کنید، بهتر است رابطهتان را با او محدود کنید.
با صداقت و شفافیت با طرف مقابل رفتار کنید تا اعتماد او را جلب کنید.
به وعدههای خود عمل کنید و به قولهای خود پایبند باشید.
در صورت اشتباه، عذرخواهی کنید و مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرید.
14. تعصبات
تعصبات، باورهای غیرمنطقی و از پیش تعیین شدهای هستند که درباره یک گروه خاص از افراد داریم. تعصبات میتوانند بر روی نحوه برخورد ما با دیگران و نحوه تفسیر حرفهای آنها تاثیر بگذارند.
سعی کنید تعصبات خود را شناسایی کنید و برای غلبه بر آنها تلاش کنید.
با افراد مختلف از گروههای مختلف معاشرت کنید تا دیدگاههای جدیدی را به دست آورید.
به جای قضاوت کردن، سعی کنید دیگران را درک کنید.
با تعصبات خود مبارزه کنید و برای ایجاد جهانی عادلانهتر تلاش کنید.
15. تفاوت در ارزشها
اگر ارزشهای شما با طرف مقابل متفاوت باشد، ممکن است در مورد مسائل مختلف دیدگاههای متفاوتی داشته باشید و به سختی بتوانید یکدیگر را درک کنید.
ارزشها، باورهای اساسی هستند که برای ما مهم هستند و بر روی نحوه رفتار ما تاثیر میگذارند.
سعی کنید ارزشهای طرف مقابل را درک کنید و به آنها احترام بگذارید.
اگر ارزشهای شما با طرف مقابل تضاد داشته باشد، ممکن است لازم باشد که در مورد مسائل مهم با هم سازش کنید.
بر روی نقاط مشترک خود تمرکز کنید و به تفاوتهای یکدیگر احترام بگذارید.
16. مشکلات شنوایی یا گفتاری
گاهی اوقات، مشکلات شنوایی یا گفتاری میتوانند باعث شوند که طرف مقابل نتواند منظور شما را درست متوجه شود یا شما نتوانید حرفهای او را درست بشنوید.
اگر فکر میکنید طرف مقابل مشکل شنوایی دارد، با صدای بلندتر و واضحتر صحبت کنید.
اگر طرف مقابل مشکل گفتاری دارد، صبور باشید و به او فرصت دهید تا حرفهایش را تمام کند.






