چرا در روابط عاشقانه گاهی احساس میکنیم که هیچچیز درست پیش نمیرود؟ 17 نکته
همه ما در مقطعی از روابط عاشقانه خود با احساس گیر افتادن، سردرگمی و نارضایتی روبرو میشویم. انگار هر چه تلاش میکنیم، اوضاع بدتر میشود و هیچچیز سر جای خودش نیست. این احساس میتواند بسیار آزاردهنده و فرساینده باشد و سوالی که در ذهن ایجاد میکند این است: چرا؟


چرا در روابط عاشقانه گاهی احساس میکنیم که هیچچیز درست پیش نمیرود؟
1. انتظارات غیرواقعی
اغلب اوقات، تصویری که از یک رابطه در ذهن خود میسازیم، با واقعیت فاصله زیادی دارد. فیلمها، سریالها و حتی شبکههای اجتماعی میتوانند انتظارات غیرواقعی از عشق و روابط ایجاد کنند. این انتظارات برآورده نشده، باعث ناامیدی و احساس نارضایتی میشود.
مثلا فکر میکنیم شریک عاطفیمان باید همیشه خوشحال، مهربان و در دسترس باشد. یا اینکه رابطه باید همیشه پر از شور و هیجان باشد. وقتی این انتظارات برآورده نمیشوند، احساس میکنیم که چیزی درست پیش نمیرود.
به خاطر داشته باشید که هیچ رابطهای بینقص نیست و همه افراد دارای نقاط ضعف و روزهای بد هستند.
تلاش کنید انتظارات خود را واقعبینانهتر تنظیم کنید و بدانید که رابطه نیاز به تلاش و سازش از طرف هر دو طرف دارد.
در غیر اینصورت، حتی بهترین فرد هم نمی تواند از پسِ انتظارات برآورده نشده شما بر بیاید.
در ضمن، به این فکر کنید که آیا خودتان هم در مقابل انتظارات طرف مقابل به اندازه کافی تلاش میکنید یا خیر.
گاهی اوقات، انتظارات ما از دیگران بیشتر از انتظاراتی است که از خودمان داریم.
2. عدم ارتباط مؤثر
ارتباط کلید اصلی هر رابطه موفقی است. وقتی نتوانیم احساسات، نیازها و خواستههای خود را به طور واضح و با صداقت با شریک عاطفیمان در میان بگذاریم، سوءتفاهمها و اختلافات زیادی به وجود میآید.
اگر از چیزی ناراحت هستید، آن را بیان کنید. اگر نیاز به کمک دارید، درخواست کنید. اگر قدردانی میکنید، ابراز کنید. سکوت و سرکوب احساسات فقط باعث ایجاد فاصله و نارضایتی میشود.
در ضمن، باید به حرفهای شریک عاطفیتان گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید.
گوش دادن فعالانه، یعنی نه تنها شنیدن کلمات، بلکه درک معنای پشت آنها و همدلی با احساسات طرف مقابل.

از جملات “من” استفاده کنید تا احساسات خود را بیان کنید بدون اینکه طرف مقابل را متهم کنید.
مثلا به جای اینکه بگویید “تو همیشه دیر میکنی”، بگویید “وقتی دیر میرسی، احساس میکنم وقت من برایت مهم نیست”.
مهارتهای ارتباطی را تمرین کنید و در صورت نیاز از یک مشاور کمک بگیرید.
3. ترس از آسیبپذیری
آسیبپذیری به معنای نشان دادن نقاط ضعف و ترسهای خود به دیگران است. بسیاری از ما از آسیبپذیری میترسیم، زیرا نگران هستیم که طرد شویم، مورد قضاوت قرار گیریم یا از ما سوء استفاده شود.
اما در یک رابطه عاشقانه، آسیبپذیری ضروری است. اگر نتوانیم به شریک عاطفیمان اعتماد کنیم و خود واقعیمان را به او نشان دهیم، نمیتوانیم یک رابطه عمیق و معنادار برقرار کنیم.
ترس از آسیبپذیری میتواند باعث شود که از صمیمیت دوری کنیم، احساسات خود را پنهان کنیم و در برابر شریک عاطفیمان دیوار بکشیم.
شروع کنید با به اشتراک گذاشتن چیزهای کوچک و کماهمیت، و به تدریج خودتان را برای به اشتراک گذاشتن چیزهای بزرگتر آماده کنید.
به خودتان یادآوری کنید که شما شایسته عشق و پذیرش هستید، حتی با وجود نقصها و ترسهایتان.
به طرف مقابل فرصت دهید تا به شما نشان دهد که میتواند به او اعتماد کرد.
4. مسائل حلنشده گذشته
مسائل حلنشده گذشته، چه مربوط به روابط قبلی باشند و چه مربوط به دوران کودکی، میتوانند بر روابط فعلی ما تأثیر بگذارند.
اگر هنوز درگیر غم از دست دادن یک رابطه قبلی هستید، یا اگر هنوز خشم و عصبانیت ناشی از یک تجربه ناخوشایند را در خود نگه داشتهاید، نمیتوانید به طور کامل در رابطه فعلی خود حضور داشته باشید.
این مسائل حلنشده میتوانند باعث شوند که به شریک عاطفیتان بیاعتماد باشید، بیش از حد حساس باشید یا به طور ناخودآگاه رفتارهایی را تکرار کنید که در روابط قبلی مشکلساز بودهاند.
برای رهایی از گذشته، نیاز دارید که با احساسات خود روبهرو شوید، آنها را پردازش کنید و از آنها درس بگیرید.
در صورت نیاز از یک درمانگر کمک بگیرید تا به شما در این فرآیند کمک کند.
به خاطر داشته باشید که گذشته را نمیتوان تغییر داد، اما میتوان از آن درس گرفت و از تکرار اشتباهات جلوگیری کرد.
رابطه جدید خود را با کوله باری از مشکلات و ناراحتی های حل نشده، خراب نکنید.
5. تفاوت در ارزشها و اهداف
تفاوت در ارزشها و اهداف میتواند یکی از بزرگترین چالشها در یک رابطه باشد. اگر شما و شریک عاطفیتان دیدگاههای متفاوتی در مورد مسائل مهم زندگی مانند ازدواج، فرزندآوری، مسائل مالی، سبک زندگی و ارزشهای اخلاقی داشته باشید، ممکن است در درازمدت دچار مشکل شوید.
البته، این بدان معنا نیست که شما باید در همه چیز با هم موافق باشید. تفاوتها میتوانند رابطه را جالبتر و پویاتر کنند.
اما اگر تفاوتها در مسائل اساسی و مهم باشند، میتوانند باعث ایجاد تنش و درگیریهای دائمی شوند.
قبل از اینکه به طور جدی وارد یک رابطه شوید، سعی کنید ارزشها و اهداف شریک عاطفیتان را بشناسید و ببینید آیا با ارزشها و اهداف شما همخوانی دارند یا خیر.
اگر تفاوتهای زیادی وجود دارد، ببینید آیا میتوانید در مورد آنها با هم صحبت کنید و به یک توافق برسید یا خیر.
گاهی اوقات، بهترین راه حل این است که بپذیرید که شما و شریک عاطفیتان برای هم مناسب نیستید.
به خودتان دروغ نگویید، به امید آنکه روزی طرف مقابل تغییر کند.
6. بیتوجهی به نیازهای یکدیگر
هر فردی در یک رابطه نیازهای خاص خود را دارد. برخی از افراد به توجه و محبت بیشتری نیاز دارند، برخی دیگر به استقلال و آزادی بیشتری. برخی به حمایت عاطفی بیشتری نیاز دارند و برخی دیگر به حمایت مالی.
اگر شما و شریک عاطفیتان به نیازهای یکدیگر بیتوجه باشید، رابطه شما دچار مشکل میشود.
سعی کنید نیازهای شریک عاطفیتان را بشناسید و تا حد امکان آنها را برآورده کنید. در ضمن، نیازهای خودتان را به طور واضح و با صداقت بیان کنید.
از طرف مقابل بپرسید که چه کاری میتوانید انجام دهید تا او احساس بهتری داشته باشد.
کوچکترین تلاش شما برای برطرف کردن نیازهای طرف مقابل، تاثیر بزرگی در رابطه تان خواهد داشت.
7. عدم تعهد
تعهد به معنای پایبندی به رابطه و تلاش برای حفظ آن است. وقتی یکی از طرفین یا هر دو طرف به رابطه متعهد نباشند، رابطه دچار مشکل میشود.
عدم تعهد میتواند به شکلهای مختلفی ظاهر شود، مانند عدم تمایل به سرمایهگذاری زمان و انرژی در رابطه، عدم تمایل به حل مشکلات، یا عدم تمایل به ازدواج و تشکیل خانواده.

اگر شما و شریک عاطفیتان به رابطه متعهد نباشید، رابطه شما به راحتی از هم میپاشد.
اگر در مورد تعهد خود شک دارید، با یک مشاور صحبت کنید.
تعهد یک تصمیم آگاهانه و داوطلبانه است، نه یک اجبار.
اگر مطمئن نیستید، بهتر است وارد رابطه نشوید.
8. حسادت و بیاعتمادی
حسادت و بیاعتمادی دو سم مهلک برای هر رابطهای هستند. اگر به شریک عاطفیتان حسادت میکنید یا به او اعتماد ندارید، رابطه شما پر از تنش و درگیری خواهد بود.
حسادت معمولاً ناشی از احساس ناامنی و کمبود اعتماد به نفس است. بیاعتمادی میتواند ناشی از تجربیات ناخوشایند گذشته یا شک و تردیدهای بیاساس باشد.
برای غلبه بر حسادت و بیاعتمادی، نیاز دارید که روی افزایش اعتماد به نفس خود کار کنید، با ترسهای خود روبرو شوید و به شریک عاطفیتان فرصت دهید تا به شما نشان دهد که قابل اعتماد است.
اگر حسادت و بیاعتمادی شما بیش از حد است، از یک درمانگر کمک بگیرید.
به دنبال شواهدی برای تأیید شک و تردیدهای خود باشید، نه فقط به دنبال تأیید آنها.
گاهی اوقات، حسادت و بیاعتمادی ناشی از یک رابطه ناموفق قبلی هستند.
9. مقایسه با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران یکی از بدترین کارهایی است که میتوانید انجام دهید. هر رابطهای منحصر به فرد است و دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود است.
وقتی رابطه خود را با روابط دیگران مقایسه میکنید، فقط نقاط قوت آنها را میبینید و نقاط ضعف خودتان را برجسته میکنید. این کار باعث میشود که احساس نارضایتی و ناامیدی کنید.
به جای مقایسه، روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و برای بهبود نقاط ضعف تلاش کنید.
بسیاری از افراد فقط بهترین جنبههای زندگی خود را به نمایش میگذارند.
از مقایسه دست بکشید و روی قدردانی از رابطه خود تمرکز کنید.
خوشبختی خود را با خوشبختی دیگران مقایسه نکنید.
10. عدم وجود صمیمیت
صمیمیت به معنای نزدیکی و ارتباط عمیق با شریک عاطفی است. صمیمیت میتواند عاطفی، جسمی، ذهنی و معنوی باشد.
عدم وجود صمیمیت میتواند باعث شود که احساس تنهایی و جدایی کنید، حتی اگر در یک رابطه باشید.
برای افزایش صمیمیت در رابطه خود، زمان بیشتری را با هم بگذرانید، با هم صحبت کنید، به یکدیگر گوش دهید، با هم بخندید، با هم تفریح کنید و صمیمیت جسمی را حفظ کنید.
صمیمیت یک فرایند تدریجی است که نیاز به زمان و تلاش دارد.
از به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار خود نترسید.
برای ایجاد صمیمیت جسمی، به دنبال فعالیت هایی باشید که هر دو از آن لذت ببرید.
صمیمیت کلید حفظ یک رابطه طولانی مدت است.
11. نبود سرگرمی و هیجان
رابطهها به مرور زمان ممکن است یکنواخت شوند. نبود سرگرمی و هیجان میتواند باعث شود که رابطه کسلکننده و بیروح شود.
برای جلوگیری از این اتفاق، سعی کنید کارهای جدید و هیجانانگیز را با هم تجربه کنید. به مسافرت بروید، ورزش کنید، به کنسرت بروید، در کلاسهای مختلف شرکت کنید یا هر فعالیت دیگری که هر دو از آن لذت میبرید.
در ضمن، سعی کنید در زندگی روزمره خود نیز سرگرمی و هیجان ایجاد کنید. با هم شوخی کنید، بازی کنید، یا فقط یک شام رمانتیک در خانه داشته باشید.
اجازه ندهید که رابطه شما به یک روتین خستهکننده تبدیل شود.
به دنبال راههای جدیدی برای خوشحال کردن یکدیگر باشید.
یک رابطه سرگرمکننده، رابطهای است که ارزش حفظ کردن دارد.
حتی کارهای کوچک هم میتوانند تاثیر بزرگی داشته باشند.
12. نادیده گرفتن علائم هشداردهنده
در بسیاری از روابط، علائم هشداردهندهای وجود دارند که نشان میدهند چیزی درست نیست. اما اغلب اوقات، این علائم نادیده گرفته میشوند یا توجیه میشوند.
علائم هشداردهنده میتواند شامل افزایش درگیریها، کاهش صمیمیت، بیاحترامی، خشونت، یا خیانت باشد.
اگر در رابطه خود علائم هشداردهندهای را مشاهده میکنید، آنها را نادیده نگیرید. با شریک عاطفیتان صحبت کنید و سعی کنید مشکلات را حل کنید.
در صورت نیاز از یک مشاور کمک بگیرید.
نادیده گرفتن علائم هشداردهنده فقط باعث بدتر شدن اوضاع میشود.
به ندای درونی خود گوش دهید و به خودتان دروغ نگویید.
گاهی اوقات، رها کردن یک رابطه، بهترین کار است.
13. عدم بخشش
در هر رابطهای، اشتباهاتی رخ میدهند. مهم این است که بتوانیم یکدیگر را ببخشیم و از اشتباهات درس بگیریم.
عدم بخشش میتواند باعث شود که کینه و نفرت در رابطه انباشته شود و رابطه را مسموم کند.
بخشش به معنای فراموش کردن نیست، بلکه به معنای رها کردن خشم و عصبانیت و حرکت رو به جلو است.
برای بخشیدن، نیاز دارید که با احساسات خود روبرو شوید، همدلی کنید و از خودتان بپرسید که چه چیزی برای شما مهمتر است: حفظ رابطه یا حفظ کینه.
بخشش یک انتخاب است، نه یک اجبار.
اما اگر میخواهید یک رابطه سالم و شاد داشته باشید، بخشش ضروری است.
گاهی اوقات، بخشیدن دیگران به معنای بخشیدن خودتان است.
14. مشکلات مالی
مسائل مالی میتواند یکی از بزرگترین عوامل استرسزا در یک رابطه باشد. اختلاف نظر در مورد نحوه مدیریت پول، بدهیهای زیاد، یا مشکلات مالی میتواند باعث ایجاد تنش و درگیریهای دائمی شود.
برای جلوگیری از این مشکلات، نیاز دارید که در مورد مسائل مالی با شریک عاطفیتان صادق و شفاف باشید. با هم بودجهبندی کنید، اهداف مالی تعیین کنید و در مورد نحوه رسیدن به این اهداف با هم صحبت کنید.
در ضمن، سعی کنید در مورد مسائل مالی با هم همدلی کنید و به نیازها و خواستههای یکدیگر احترام بگذارید.
در صورت نیاز از یک مشاور مالی کمک بگیرید.
پول نمیتواند خوشبختی بخرد، اما میتواند از ایجاد استرس و درگیری جلوگیری کند.
سعی کنید با هم در مورد نحوه پس انداز و سرمایه گذاری تصمیم بگیرید.
15. دخالت خانواده و دوستان
دخالت خانواده و دوستان در رابطه شما میتواند باعث ایجاد مشکل شود. اگر خانواده و دوستانتان در مورد رابطه شما نظر میدهند، نصیحت میکنند یا سعی میکنند شما را کنترل کنند، ممکن است احساس کنید که آزادی و استقلال ندارید.
برای جلوگیری از این مشکلات، نیاز دارید که مرزهای مشخصی را با خانواده و دوستانتان تعیین کنید. به آنها بگویید که رابطه شما به شما مربوط است و شما خودتان میتوانید تصمیم بگیرید.
در ضمن، سعی کنید رابطه خوبی با خانواده و دوستان شریک عاطفیتان داشته باشید. با آنها مهربان و محترم باشید و سعی کنید آنها را بشناسید.
حفظ تعادل بین رابطه خود و روابط خانوادگی بسیار مهم است.
در مواقع ضروری، از کمک و مشورت خانواده و دوستان استفاده کنید، اما اجازه ندهید آنها برای شما تصمیم بگیرند.
این رابطه شماست و فقط شما و شریک زندگیتان حق تصمیم گیری درباره آن را دارید.
16. عدم وجود حمایت متقابل
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید از یکدیگر حمایت کنند. حمایت میتواند عاطفی، جسمی، ذهنی و معنوی باشد.
اگر شما و شریک عاطفیتان از یکدیگر حمایت نکنید، ممکن است احساس تنهایی و ناامیدی کنید.
برای حمایت از شریک عاطفیتان، به حرفهایش گوش دهید، به او کمک کنید، او را تشویق کنید و به او نشان دهید که به او ایمان دارید.
در ضمن، از شریک عاطفیتان بخواهید که از شما حمایت کند.
حمایت متقابل باعث میشود که رابطه شما قویتر و پایدارتر شود.
پیروزی های یکدیگر را جشن بگیرید و در شکست ها، کنار هم باشید.
یک رابطه حمایتی، مانند یک پناهگاه امن است.
17. عدم توجه به خود
در بسیاری از روابط، افراد آنقدر روی شریک عاطفیشان تمرکز میکنند که خودشان را فراموش میکنند. آنها از علایق خود دست میکشند، به نیازهای خود بیتوجهی میکنند و از مراقبت از خود غافل میشوند.
این کار باعث میشود که احساس خستگی، نارضایتی و ناامیدی کنند. در ضمن، این کار باعث میشود که برای شریک عاطفیشان جذابیت کمتری داشته باشند.
برای جلوگیری از این اتفاق، نیاز دارید که به خودتان توجه کنید. علایق خود را دنبال کنید، به نیازهای خود احترام بگذارید و از مراقبت از خود غافل نشوید.
یک فرد شاد و سالم، یک شریک عاطفی بهتر است.
به خودتان زمان بدهید و از زندگی لذت ببرید.
مراقبت از خود، خودخواهانه نیست، بلکه ضروری است.
